"دحیه کلبی" دوست پسر محمد ابن عبد الله

بنا بر نقل تاریخ نگاران، "دحیه کلبی" دارای امتیازاتی همچون زیبایی ظاهری بود که بنا بر درخواست "محمد تازی" پیامبر خودخوانده ی اسلام، جبرییل از سوی الله مدینه به شکل او بر راسولولا نازل می شد و به گونه ایی که گاهی دیگران جبرییل الکزا را با او اشتباه می گرفتند.
(بحار، ج ۵۷، ر ۲۰۹)


دحیه کلبی به اندازه ایی زیبا بود که میان اعراب آن زمان ضرب المثل شده بود. همچنان که "ابن سعد" می‌ گوید:

"پیامبر (ض) سه تن را به سه تن تشبیه کرد: «دحیه شبیه جبرییل و عروة ابن مسعود شبیه ایساا بن مریم و عبدالعزى شبیه دجال".

گویند بسیاری از اوقات، جبرییل در هیئت دحیه کلبی بر محمد تازی ظاهر می‌ شد. از جمله در جنگ الله پرستان به سرکردگی محمد و علی با بنی‌ قریظه، که جبرییل سوار بر استرى سپید که قتیفه‌ ای دیبا بر زین داشت، در هیئت دحیه بر محمد بچه باز ظاهر شد و او را به جنگ با بنی‌ قریظه ترغیب کرد. جبرییل تنها دو بار به صورت اصلی خود بر محمد نمودار شد، یکی در شب به اصطلاح برانگیخته شدن محمد موسوم به بعثت و دیگری در شب سفر فضایی محمد به عرش الله در آسمان هفتم موسوم به معراج.


در بقیه ی موارد، وی به شکل دحیه کلبی بر محمد وارد می شد.

"شیعه گری و عمام زمان" نوشته ی پژوهشی زنده یاد "مسعود انصاری"، چنین نگاشته است که محمد زن باره، به اصحاب خود گفته بود هر گاه دیدید دحیه نزد من است، بر من داخل نشوید، چون ممکن است جبرییل باشد و داخل شدن کسی در این حالت درست نیست؛ اما علی استثنا بود و علی در هر زمان می توانست بر اتاق محمد وارد شود، ولو دحیه نزد محمد باشد.
(بحار ،ج ۱۸ ر ۲۶۷، حمايت ۲۹)
(تاریخ تبری)

نظرات

پست‌های پرطرفدار