نوروز باستانی ایران، با دشمنی با مردم ایران
از آن هنگام که سایه شوم حکومت دینی ، این بار به جای زرتشتی گری از قاموس اسلام اهریمنی درآمد، ایران ستیزی ابعاد تازه و گسترده تری یافت. این ایران ستیزی تاریخی، ریشه ای به درازای بر پایی حکومت شاهنشاهی از سوی ایرانیان به رهبری "کوروش بزرگ" دارد.
آنها که ایران ستیزند، با خون و تبار پارسی مشکل دارند. از پارسیان ترک زبان گرفته تا پارسیان و ایرانیان جدا افتاده از مام میهن در تاجیکستان و افغانستان و عراق و سوریه. آنها دیروز در رخت یونانی و رومی ظاهر می شدند و امروز از آستین انگل ستان و اسراییل درمی آیند. در اوج انقلاب شوم اسلامی، خود را به ریخت و قیافه ی چاکران دربست خمینی حرامزاده درآوردند و از گلوی یکی همچون مطهری ملعون، آوای نوروز ستیزی و چارشنبه سوری ستیزی درآمد و از گلو و قلم دیگری، آوای طاغوت ایرانی که همه ی زورش را زد تا مسریان و چینیان را به دروغ برده دار جلوه دهد تا این را به گله ی الله زده برساند که ایرانیان نیز اگر پادشاهی و جهانگیری داشته اند، زورگو و ستم پیشه و غداره بند بوده اند !!
کار بسیار حساب شده بود. جمهوری اسلامی بر بنیانی به وجود آمد که یک سرش را مصدق الهی ها و چپ های خائن در ایران و سر دیگرش را انگل ها در لندن و حزب دمکرات آمریکا ریسیده بودند.
خمینی حرامزاده که پس از ۱۵ سال تبعید به ایران پس فرستاده شده بود، هیچ احساسی نسبت به ایران و ایرانیان نداشت و تنها دلیلش بیگانه بودن او با هر چیزی بود که ایرانی خوانده می شد. آن خمینی گجستکی که برای "سلمان رشدی" و "اوشین" خشتک جر داده بود که او و دوستدارانش را بکشید، در برابر ایران ستیزی آیت الله خلخالی که خودش بر سر کارش آورده بود، خفه خون گرفته بود تا مصلحت اسلام در نابودی آرامگاه پدر ایران نوین و تخت جمشید جاری شود که اگر در یک خرابکاری و ویرانه سازی کامیاب شدند، در دیگری ناکام ماندند.
اما ماشین ایران ستیزی تا به امروز بازاستانده نشده است، بلکه از شکلی به شکل و هتا درون مایه ای دیگر درآمده است.
این راست است که اگر نشد نوروز را همچون دیگر جشن های باستانی ایران نابود کرد، پس تنها گزینه ی آن، تحقیر روح و ریشه ی وجودی آن جشن و آیین و هم زمان مصادره ی اسلامی و انقلابی آنست. پس به نوروز یک "حول حالنا" می افزایند تا ایرانی در جشن هشت شین خود، هفت سین را با عرعر قرآنی جشن بگیرد، چرا که شراب هم در اسلام کزایی عرب بیابانی حرام شده بود !!
در مدرسه به آن به اصطلاح آموزگار زبان و ادبیات پارسی گفتم چگونه است که به زبان پارسی، فارسی می گویند و با ترفندی ولایت فقیه بازانه پاسخ داد که این چیز مهمی نیست، زبان ما "سیر تطور تکاملی" خود را گزرانده است !! نگو در عربی "پ" وجود ندارد !!
در هر لایه و سطحی، تا توانسته اند ایرانیان را کشتار و پراکنده کرده اند و چون کودکانی که همیشه بازی می خورند، آنها را به سرگرمی های گوناگون فریفته اند و از این دست به آن دستشان کرده اند و هم میهنان ما کارشان امروز به جایی رسیده که افتخارشان به جای تمدن و فرهنگ و ادب و اخلاق، به رنگ و لعاب زندگی و مدرک دکترا و مهندسیشان دل خوش باشند تا با صادرات آنها به برون مرز، سهم صادرات تحصیل کردگان و کوچ اجباریشان به خارج از کشور را افتخاری بر افتخارات رژیم اسلامی بخوانند و سپس آن خود باشند که با فراری رو به جلو، گناه آن همه دجالی گری و خفت را از گردن خمینی حرامزاده و خمینی زادگان بردارند و بر گردن چین و ماچین بیفکنند.
ایت الله خلخالی پدر انقلاب اسلامی بود نه خمینی حرامزاده و این چیزی است که هنوز هم به زبان آورده نمی شود که نشان دهنده ی ژرفای دقت کار ایران ستیزان است.
در آتشی که دامان ایرانیان را گرفته است، نسلی به اندازه ی چند ده ملیون، با ناکارآمدی و بازدهی کمتر از یک صدم، می رود تا نسلی فلج تر و خفته تر از خود به نام "گودزیلای دهه هفتادی" و "دراکولای دهه هشتادی" را تحویل امة ماهزده ی ماتحت انقلاب اسلامی دهد.
آری ما از دید این انقلاب شوم اسلامی، جزو ضایعات کارخانه ی انسان سازی خمینی حرامزاده بوده ایم. آوارگانی که حقوقمان پایمال و هتا حق نفس کشیدن آزادمان در آن کشور نیاکانی لگدمال شده است. ما گواه ستمی هستیم که برای بینهایتمین بار بر سرزمین ایران گزشته است و هیچ کس از سر عرب زدگی و غرب زدگی نپرسید که آیا فریادرسی هست. اکنون که سرکردگان رژیم خوب خورده و سوزانده و برده اند و برای هفت پشت خود هم اندوخته اند، با ظاهر فریبی مشغول پاکیزه سازی دستان آلوده و آغشته به خون و جنایت و خیانت خود هستند تا بگویند کی بود، کی بود، ما نبودیم !!
نوروز باید رویکردی ضد اسلامی و روحیه ای ضد جمهوری اسلامی داشته باشد و این دقیقن همان کاری است که هتا اپوزوسیون ایرانی هم عرضه ی انجام آن را نداشته است و با دالام دیمبو و قرتی بازی، آیینی که می تواند به جای رقص و آواز، روحیه ی حماسی و میهن پرستانه ی ضد اشغالگران انقلابی را تقویت کند، به چنان موش موشک ملوسی تبدیل کرده اند که اساسن در اپوزوسیون فروشی در آن مدت اندک تخته می شود و همگان مشغول بزن و برقص و خوش باش می شوند !!
آقایان و خانم های بیشعور کمتر از خر، در ایران کنونی جمهوری اسلامی زده، مرد به عنوان مانکن در پشت ویترین مغازه می ایستد و پسته برای اجاره کردن کرایه داده می شود !!
در ایرانی که روی نفت و گاز خوابیده است و هنوز ۱۶ اُمین کشور ثروتمند جهان است، ملیون ها ایرانی در تهیه ی نان ساده خود با ماست و پیازشان درمانده اند و در همان حال، ملیاردها دلار با عنایت دستگاه های اطلاعاتی و بانکداری و بیت رهبری، از کشور اختلاس شده و به توله ی حرامزاده ی فاحشه ی بریتانیا یعنی کانادا فرستاده می شود؛ چرا که فاحشه ی بریتانیا ملکه الیزابت چندم که جمهوری اسلامی را بر سر ایران ریده است، نباید نامش در جایی بیاید که ثروت ایران را مستقیمن دارد بالا می کشد !!
آیت الله بی بی سی را فراموش کنید، مزدوران جمهوری اسلامی در به در به دنبال شایعه سازی و قلب واقعیت های مسلم پیش رو، در همان کانال های کوچک و بزرگ تلگرامیتان هستند و با ساختن جک و مسخره کردن هر رویداد مهم و جگر سوزی، رگ خواب شما را تحریک به بی تفاوتی و بی قیدی می کنند و شما هنوز چون گوسپندانی که می بینند هم نوعشان سلاخی می شود، می چرید و پس می اندازید تا کی نوبت به سلاخی خودتان برسد.
خلایق هر چه لایق.
آنها که ایران ستیزند، با خون و تبار پارسی مشکل دارند. از پارسیان ترک زبان گرفته تا پارسیان و ایرانیان جدا افتاده از مام میهن در تاجیکستان و افغانستان و عراق و سوریه. آنها دیروز در رخت یونانی و رومی ظاهر می شدند و امروز از آستین انگل ستان و اسراییل درمی آیند. در اوج انقلاب شوم اسلامی، خود را به ریخت و قیافه ی چاکران دربست خمینی حرامزاده درآوردند و از گلوی یکی همچون مطهری ملعون، آوای نوروز ستیزی و چارشنبه سوری ستیزی درآمد و از گلو و قلم دیگری، آوای طاغوت ایرانی که همه ی زورش را زد تا مسریان و چینیان را به دروغ برده دار جلوه دهد تا این را به گله ی الله زده برساند که ایرانیان نیز اگر پادشاهی و جهانگیری داشته اند، زورگو و ستم پیشه و غداره بند بوده اند !!
کار بسیار حساب شده بود. جمهوری اسلامی بر بنیانی به وجود آمد که یک سرش را مصدق الهی ها و چپ های خائن در ایران و سر دیگرش را انگل ها در لندن و حزب دمکرات آمریکا ریسیده بودند.
خمینی حرامزاده که پس از ۱۵ سال تبعید به ایران پس فرستاده شده بود، هیچ احساسی نسبت به ایران و ایرانیان نداشت و تنها دلیلش بیگانه بودن او با هر چیزی بود که ایرانی خوانده می شد. آن خمینی گجستکی که برای "سلمان رشدی" و "اوشین" خشتک جر داده بود که او و دوستدارانش را بکشید، در برابر ایران ستیزی آیت الله خلخالی که خودش بر سر کارش آورده بود، خفه خون گرفته بود تا مصلحت اسلام در نابودی آرامگاه پدر ایران نوین و تخت جمشید جاری شود که اگر در یک خرابکاری و ویرانه سازی کامیاب شدند، در دیگری ناکام ماندند.
اما ماشین ایران ستیزی تا به امروز بازاستانده نشده است، بلکه از شکلی به شکل و هتا درون مایه ای دیگر درآمده است.
این راست است که اگر نشد نوروز را همچون دیگر جشن های باستانی ایران نابود کرد، پس تنها گزینه ی آن، تحقیر روح و ریشه ی وجودی آن جشن و آیین و هم زمان مصادره ی اسلامی و انقلابی آنست. پس به نوروز یک "حول حالنا" می افزایند تا ایرانی در جشن هشت شین خود، هفت سین را با عرعر قرآنی جشن بگیرد، چرا که شراب هم در اسلام کزایی عرب بیابانی حرام شده بود !!
در مدرسه به آن به اصطلاح آموزگار زبان و ادبیات پارسی گفتم چگونه است که به زبان پارسی، فارسی می گویند و با ترفندی ولایت فقیه بازانه پاسخ داد که این چیز مهمی نیست، زبان ما "سیر تطور تکاملی" خود را گزرانده است !! نگو در عربی "پ" وجود ندارد !!
در هر لایه و سطحی، تا توانسته اند ایرانیان را کشتار و پراکنده کرده اند و چون کودکانی که همیشه بازی می خورند، آنها را به سرگرمی های گوناگون فریفته اند و از این دست به آن دستشان کرده اند و هم میهنان ما کارشان امروز به جایی رسیده که افتخارشان به جای تمدن و فرهنگ و ادب و اخلاق، به رنگ و لعاب زندگی و مدرک دکترا و مهندسیشان دل خوش باشند تا با صادرات آنها به برون مرز، سهم صادرات تحصیل کردگان و کوچ اجباریشان به خارج از کشور را افتخاری بر افتخارات رژیم اسلامی بخوانند و سپس آن خود باشند که با فراری رو به جلو، گناه آن همه دجالی گری و خفت را از گردن خمینی حرامزاده و خمینی زادگان بردارند و بر گردن چین و ماچین بیفکنند.
ایت الله خلخالی پدر انقلاب اسلامی بود نه خمینی حرامزاده و این چیزی است که هنوز هم به زبان آورده نمی شود که نشان دهنده ی ژرفای دقت کار ایران ستیزان است.
در آتشی که دامان ایرانیان را گرفته است، نسلی به اندازه ی چند ده ملیون، با ناکارآمدی و بازدهی کمتر از یک صدم، می رود تا نسلی فلج تر و خفته تر از خود به نام "گودزیلای دهه هفتادی" و "دراکولای دهه هشتادی" را تحویل امة ماهزده ی ماتحت انقلاب اسلامی دهد.
آری ما از دید این انقلاب شوم اسلامی، جزو ضایعات کارخانه ی انسان سازی خمینی حرامزاده بوده ایم. آوارگانی که حقوقمان پایمال و هتا حق نفس کشیدن آزادمان در آن کشور نیاکانی لگدمال شده است. ما گواه ستمی هستیم که برای بینهایتمین بار بر سرزمین ایران گزشته است و هیچ کس از سر عرب زدگی و غرب زدگی نپرسید که آیا فریادرسی هست. اکنون که سرکردگان رژیم خوب خورده و سوزانده و برده اند و برای هفت پشت خود هم اندوخته اند، با ظاهر فریبی مشغول پاکیزه سازی دستان آلوده و آغشته به خون و جنایت و خیانت خود هستند تا بگویند کی بود، کی بود، ما نبودیم !!
نوروز باید رویکردی ضد اسلامی و روحیه ای ضد جمهوری اسلامی داشته باشد و این دقیقن همان کاری است که هتا اپوزوسیون ایرانی هم عرضه ی انجام آن را نداشته است و با دالام دیمبو و قرتی بازی، آیینی که می تواند به جای رقص و آواز، روحیه ی حماسی و میهن پرستانه ی ضد اشغالگران انقلابی را تقویت کند، به چنان موش موشک ملوسی تبدیل کرده اند که اساسن در اپوزوسیون فروشی در آن مدت اندک تخته می شود و همگان مشغول بزن و برقص و خوش باش می شوند !!
آقایان و خانم های بیشعور کمتر از خر، در ایران کنونی جمهوری اسلامی زده، مرد به عنوان مانکن در پشت ویترین مغازه می ایستد و پسته برای اجاره کردن کرایه داده می شود !!
در ایرانی که روی نفت و گاز خوابیده است و هنوز ۱۶ اُمین کشور ثروتمند جهان است، ملیون ها ایرانی در تهیه ی نان ساده خود با ماست و پیازشان درمانده اند و در همان حال، ملیاردها دلار با عنایت دستگاه های اطلاعاتی و بانکداری و بیت رهبری، از کشور اختلاس شده و به توله ی حرامزاده ی فاحشه ی بریتانیا یعنی کانادا فرستاده می شود؛ چرا که فاحشه ی بریتانیا ملکه الیزابت چندم که جمهوری اسلامی را بر سر ایران ریده است، نباید نامش در جایی بیاید که ثروت ایران را مستقیمن دارد بالا می کشد !!
آیت الله بی بی سی را فراموش کنید، مزدوران جمهوری اسلامی در به در به دنبال شایعه سازی و قلب واقعیت های مسلم پیش رو، در همان کانال های کوچک و بزرگ تلگرامیتان هستند و با ساختن جک و مسخره کردن هر رویداد مهم و جگر سوزی، رگ خواب شما را تحریک به بی تفاوتی و بی قیدی می کنند و شما هنوز چون گوسپندانی که می بینند هم نوعشان سلاخی می شود، می چرید و پس می اندازید تا کی نوبت به سلاخی خودتان برسد.
خلایق هر چه لایق.
نظرات
ارسال یک نظر