تحریم های یک جانبه و مرگ مککین

تحریم های یک جانبه ی جهان آزاد علیه ولایت فقیه، تا به امروز توانسته است همچنان به قوت خود باقی بماند و در درازنای این ۴۰ سال تحریم که در واقع ایران را به واسطه ی خلافت جمهوری اسلامی، در جنگ سرد با بنیادی اقتصادی نگاه داشته است، تنها آسیب دیده و درمانده ی آن، ایرانیان بوده اند.


اما کسانی چون من به عنوان یک ایرانی که از سیاست های پلید جمهوری اسلامی، همیشه زیان دیده اند، عامل اصلی این تحریم ها را نه آمریکا و غرب که گزارندگان آن هستند، بلکه رژیم سر تا پا تقصیر ولایت فقیه می دانیم که مکر آنان در بیشتر ماندن بر سریر قدرت و تعصب دینی و زیاده خواهی مال و زمینشان در کشور اشغال شده ام، به زیان نسل های ایرانی تمام شده است و هم همچنان نیز، می رود تا آینده ی کشور را هم در بن بستی هر چه بیشتر رقم بزند. موج بیکاری ها و فحشا و فرار از جهنم اسلامی، گواه زجردیدگی ما ایرانیان و به ویژه نسل بیچاره ی ماست.

در سایه ی این تحریم ها، انگل زادگان رژیم با بزک آغازادگی، به بهترین کشورهای جهان از جمله شیتان بزرگ آمریکای جنایتکار گسیل شدند و در بهترین دانشگاه به بهترین کسب و کارها مشغول شدند و انگل ترین آنها در ۳۰ سالگی مالک ده ها شرکت و کارخانه و ملیاردها ثروت شد. در عین حال، ملیون ها ایرانی جوان و با استعداد، همچنان لنگ چند ملیون وام با نزول سنگین برای ازدواج یا تحصیلی بی فرجام هستند و همچنان عمام زاده ها به پارو کردن ثروت این ملت خفت طلب.

به درستی می توانم گفت که عامل اصلی موجودیت نجاست ولایت فقیه، دین بارگی الله زدگان ایرانی و سرسپردگی و زبونی و حقارتشان در برابر موهومات اخروی و الهی است و اگر این خرمسلکان نمی بودند، آخوند و پاسدار غداره بند نمی توانستند بر گرده ی شان پالان بیندازند.


در سایه ی این تحریم ها بود که سازمان تروریستی سپاه پاسداران توانست از صفر تا صد اقتصاد و سیاست ایران را در چنبره ی خود بگیرد و با پشتوانه ی چکمه های خونینش و مزدورانی تا دندان مسلح، یکه تاز همه ی عرصه ها شد و همه چیز را یکسره در قبضه ی خود گرفت و مردم را پیوسته نیازمند خود نگاه داشت و توانست سیاست و روش شوروی در کشورداری را در قالب خمینی زادگی و حرامزادگی اسلامی، به غایت به انجام رساند و تبدیل به چنان انگل هشت پایی بر سر موجودیت ایران گردد که برای برخی از براندازان این تصور پیش آید که نابودی جمهوری اسلامی به معنای نابودی ایران خواهد بود.

امروز سناتور مککین از حزب جمهوری خواه آمریکا درگزشت. سناتوری که به جنگ طلب بودن محکوم شده است. اما از دیگر سو، شاهزاده "رضا پهلوی" که همواره تنها راه مبارزه با رژیم در راستای براندازی آن را، نافرمانی مدنی بدون خشونت معرفی و پیگیری کرده است، با این سناتور پیشین آمریکایی روابط خوبی برقرار کرده بود. برای من، این بدینگونه تعبیر می شود که آنچه علیه مککین به عنوان جنگ طلب گفته می شود، یاوه و دروغی مبالغه شده و رسانه ای نیست.


از آنجا که جریان روشنفکری در ایران، همواره با بن بست و دیو سرسخت اسلام اهریمنی و دینی روبرو بوده است و تا به امروز نیز، با وجود پیشرفت های بسیار خوبی، همچنان از دستگاه غداره بند اسلام شکست خورده است، بایسته است که جریان برانداز، همه ی موج مبارزه ی خود علیه رژیم را در قالب اسلام ستیزی و روشنگری دینی قرار دهد و از هیچ امر و ابزاری در این راستا پرهیز ننماید تا اینکه اگر براندازان زورشان به حاکمیت کنونی خلیفه ی اسلامی در ایران نرسید، دست کم در راستای مبارزه ای تاریخی، توانست باشیم جببه ی اهریمنی الله و الله پرستان در ایران اشغال شده ی مان را گام هایی بیشتر به پس برانیم تا روزگاری فرارسد که تیر خلاص و رزم کاری و نابودگری را علیه تمامیت اسلام عربی آغازیده و اینان را از آغاز تا پایانشان، به مستراح محمدی رهسپار سازیم.

براندازی باید خداناباورانه باشد، وگرنه جز این کس موش چال کردن است.

نظرات

پست‌های پرطرفدار