سلمان خدادادی، یک متجاوز جنسی و نماینده ی رژیم در تویله ی شورای اسلامی
سلمان خدادادی نماینده مردم ملکان که اکنون ریاست کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی را نیز بر عهده دارد دارای سوابقی از جمله تجاوز و آزار جنسی است، این نمانده پیش تر مدتی را از این بابت در بازداشت به سر برده بود و حتی دوبار صلاحیت او برای شرکت در انتخابات رد شده بود که با دخالت شورای نگهبان منتفی شد. علیرغم این موضوع و گذشت زمان هرانا اسنادی را دریافت کرده است که این نماینده مجلس به تازگی از سوی تعداد دیگری از دختران به تجاوز، آزار جنسی و سواستفاده از موقعیت متهم شده است. علیرغم سوابق سوء این نماینده مجلس و پیگیری قربانیان، بخش های ذیربط در مجلس شورای اسلامی ضمن دعوت قربانیان به سکوت مانع از پیگری حقوقی موثر قربانیان میشوند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سلمان خدادادی مدیرکل سابق اداره اطلاعات اردبیل و فرمانده سابق سپاه ملکان که اکنون نماینده مردم ملکان در مجلس شورای اسلامی است کارنامه ای قابل توجه در حوزه جرایم کیفری دارد. او که اکنون رئیس کمیسیون اجتماعی در مجلس شورای اسلامی است در سالهای گذشته از بابت تجاوز به منشی خود و یکی از مراجعه کنندگانش متهم شده بود و مدتی را نیز در بازداشت به سر برده بود.
هرانا با دریافت اسناد و مدارک و گفتگو با منابع موثق، مطلع شده است حداقل ۲ ادعای جدید دیگر از بابت تجاوز و آزار جنسی علیه آقای خدادادی در سال جاری شکل گرفته است.
قربانیان که این نماینده مجلس را به سواستفاده از موقعیت و تجاوز متهم می کنند پس از مدتی که مدعی هستند از ترس “جان، امنیت و آبرو” سکوت کرده بودند در مقام استیفای حقوق خود برآمدند.
ز.ن دختری ۲۸ ساله، اهل شهرستان ملکان در استان آذربایجان شرقی می گوید “در چهار سال گذشته مورد آزار جنسی توسط این نماینده مجلس قرار گرفته ام.”
این دختر که ماجرایش شباهت زیادی به قربانی دیگر این پرونده دارد پس از چهار سال آزار و اذیت و بیتوجهی مسئولان نسبت به طرح شکایت در حراست مجلس شورای اسلامی، سکوت خود را شکست و در گفتوگویی با هرانا به شرح ماجرا پرداخت، او گفت:
“آشنایی قبلی من و آقای سلمان خدادادی (نماینده مردم ملکان در مجلس) مربوط به سالهای گذشته و زمانی بود که پدر مرحوم من در سپاه با ایشان همکار بود. پدر من چند سال پیش فوت کرد و من با وجود بیماری مادر و وضعیت نامساعد مالی خانوادهام، به دنبال شغلی مناسب جهت گذران زندگی بودم. یک روز تصمیم گرفتم به فرمانداری مراجعه کنم. پس از مراجعه و دیدن تجمع مردم متوجه شدم که قرار است آقای خدادادی به آنجا بیایند تا مردم مشکلات خود را به ایشان بگویند. پس از اینکه درخواست خود را طی نامهای به ایشان دادم به من گفتند که برای گرفتن پاسخ دو روز دیگر با وی تماس بگیرم. دو روز بعد و زمانی که تماس گرفتم به من گفتند که من را در دیوان محاسبات تهران استخدام میکنند.
پس از چند روز مجددا خواستار پیگیری نتیجه قطعی شدم که که ایشان از من خواستند به دفترشان در تهران بروم تا مشکلم حل شود. من هم همراه با مادرم به تهران رفتیم و علیرغم وعدههای ایشان مبنی بر پیگیری نتیجهای نگرفتیم. پس از آن ایشان دوباره تماس گرفتند و گفتند به تهران بروم و این بار تاکید داشتند که نیاز نیست همراه با مادرت بیایی و او را این همه راه تا تهران بکشانی. به تهران که رسیدم با ایشان تماس گرفتم و گفتند مجلس نیستند و در دفتر مراجعات خود در تهران هستند و الان هم جلسه دارند. گفتند با آنجا بروم و منتظر بمانم تا جلسهشان تمام شود. زمانی که به دفتر ایشان در میدان ولیعصر رفتم و داخل دفتر شدم، بلافاصله در را روی من قفل کرد و پس از آزار و اذیت و با اعمال زور به من تجاوز کرد و نهایتا با تهدید از من خواست تا به کسی چیزی نگویم. آن روز را هرگز از یاد نمیبرم. دنیا روی سرم خراب شده بود.
عضلاتم قفل کرده بودند و نمیتوانستم از جایم تکان بخورم. به من گفت که قرار است چند نفر از همکارانش به آنجا بیایند و سریعتر از آنجا خارج شوم. گفتم فقط میخواستی این کار را بکنی و قصد کمک به من و خانوادهام نداشتی و در جوابم گفت که میخواهد کمکم کند و این کار را هم میکند. گفتم دیگر نمیخواهم و فهمیدم چه طور آدمی هستی. به زحمت از آنجا خارج شدم و به ایستگاه راهآهن رفتم و به شهرمان برگشتم. در راه به همه چیز فکر کردم. حتی به خودکشی و راحت کردن خودم از زندگی. اما به خاطر وضع خانوادهام مجبور شدم سکوت کنم و ادامه دهم.
پس از این حادثه، روزها، ماهها و سالهای بعد با من با عناوین و بهانه های مختلفی تماس گرفتند و حداقل یکبار دیگر به بهانه های واهی من را به منزل مسکونی خود در شهرک پرواز تبریز کشاندند و مجددا تجاوز کردند.”
این دختر که مدعی است قربانی سواستفاده این نماینده مجلس از جایگاهش شده می گوید پس از یک دوره طولانی تهدید و تطمیع این نماینده نهایتا “به او زنگ زدم و گفتم دیگر شغل نمیخواهم فقط دست از سرم بردارد وگرنه میروم شکایت میکنم. اما در جوابم گفت هیچ غلطی نمیتوانی بکنی و تلفن را قطع کرد. مدتی گذشت اما باز هم تماس گرفت و این بار میگفت مرا دوست دارد و میخواد با من صحبت کند. اما نپذیرفتم و نرفتم. حتی پیامهای تهدیدآمیز برایم ارسال میکرد که اگر نروم بلایی سرم میآورد ولی نرفتم و از ترس جانم مدام محل سکونتم را تغییر میدادم.”
ز.ن مدعی است اقدامات این نماینده مجلس قربانیانی بیش از یک مورد دارد او یادآوری می کند “مدتی بعد بود در جمعی از دوستانم نشسته بودم و از یکی از دوستانم شنیدم که گفت خدادادی به او وعده کار داده و بعد هم به او تجاوز کرده و طی این مدت بارها خواسته دست به خودکشی بزند. آنجا بود که فهمیدم فقط پای من در میان نبوده است. مدتی پرس و جو کردیم و در نهایت متوجه شدیم چند نفر دیگر هم هستند که چنین بلایی سرشان آمده است. اما هیچکدام از ترس جانشان حاضر نشدند جایی شکایت کنند.”
این دختر ۲۸ ساله که همزمان با قربانی دیگر شهادت خود را در اختیار هرانا قرار داده است، او در مورد پیگیری های صورت گرفته برای استیفای حقوق خود خاطرنشان کرد “مدتی صبر کردم تا دیگر اذیتم نکند ولی فایده نداشت. اواخر فروردین به او زنگ زدم و گفتم هر بلایی سرم آوردی چیزی نگفتم ولی خواهش میکنم تمامش کن وگرنه به همه میگویم با من چه کردی. گفت جایی چیزی بگویی دستور میدهم بی سر و صدا تو را بکشند و آب از آب هم تکان نخورد. واقعا ترسیده بودم. بعد از قطع کردن تلفن سریع به ایستگاه راه آهن رفتم تا از آنجا به تهران بروم. در راه فکر کردم که دیدن دوبارهاش چقدر عذابم میدهد و اینکه میترسیدم بلایی سرم بیاورد. به تهران که رسیدم تصمیم گرفتم بروم و شکایت کنم. به به کجا؟ نمیدانستم. تا اینکه به ذهنم رسید بروم کمیسیون نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس شکایت کنم. راه دسترسی به کمیسیون را نمی دانستم برای همین رفتم حراست مجلس و به آنها گفتم شکایت دارم. اولش به حرفهایم گوش نکردند تا اینکه گفتم اگر به حرفهایم توجه نکنید میروم شورای نگهبان شکایت میکنم! و با اصرار پذیرفتند. شرح ماجرا را به آنها گفتم. آنها هم گفتند باید برای اثبات مدرک داشته باشی و گفتم مدارک زیادی دارم. از صدایش که با من تماس گرفته و مرا تهدید کرده تا پیامکها و …
پس از اینکی طرح شکایت در حراست مجلس که قرار شد به دست کمیسیون نظارت بر رفتار نمایندگان برسد، آقای خدادادی چند بار دیگر تماس گرفت و گفت اگر شکایتم را پس نگیرم میتواند هر بلایی سرم بیاورد. من هم گفتم به شکایتم رسیدگی میکنم چون حق دارم. چند بار دیگر هم تماس گرفت و باز گفت به دیدنش بروم تا مشکل را حل کند و باز هم وعده شغل داد و گفت قول میدهد همهچیز را درست کند، فقط بروم شکایتم را پس بگیرم. اما باز نپذیرفتم.”
این دختر جوان در خصوص نتیجه پیگیری های خود از نماینده مورد اشاره به هرانا می گوید : “از تاریخ ۳ اردیبهشتماه ۱۳۹۷ که شکایت کردم تا به امروز چند بار با حراست مجلس تماس گرفتهام اما هر بار میگویند زمان لازم هست تا بررسی کنند و به شکایتم رسیدگی نمیکنند”.
هرانا همچنین نسخه ای از اسناد و مدارک این پرونده از جمله سخنان تهدید آمیز و تطمیع کننده این نماینده بدسابقه مجلس را در اختیار گرفته است که با توجه به امنیت قربانیان و روند حقوقی که پیگیری این پرونده خواهد داشت نشر عمومی آنها و همینطور انتشار شهادتهای دیگر از قربانیان را در آینده در نظر می گیرد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سلمان خدادادی مدیرکل سابق اداره اطلاعات اردبیل و فرمانده سابق سپاه ملکان که اکنون نماینده مردم ملکان در مجلس شورای اسلامی است کارنامه ای قابل توجه در حوزه جرایم کیفری دارد. او که اکنون رئیس کمیسیون اجتماعی در مجلس شورای اسلامی است در سالهای گذشته از بابت تجاوز به منشی خود و یکی از مراجعه کنندگانش متهم شده بود و مدتی را نیز در بازداشت به سر برده بود.
هرانا با دریافت اسناد و مدارک و گفتگو با منابع موثق، مطلع شده است حداقل ۲ ادعای جدید دیگر از بابت تجاوز و آزار جنسی علیه آقای خدادادی در سال جاری شکل گرفته است.
قربانیان که این نماینده مجلس را به سواستفاده از موقعیت و تجاوز متهم می کنند پس از مدتی که مدعی هستند از ترس “جان، امنیت و آبرو” سکوت کرده بودند در مقام استیفای حقوق خود برآمدند.
ز.ن دختری ۲۸ ساله، اهل شهرستان ملکان در استان آذربایجان شرقی می گوید “در چهار سال گذشته مورد آزار جنسی توسط این نماینده مجلس قرار گرفته ام.”
این دختر که ماجرایش شباهت زیادی به قربانی دیگر این پرونده دارد پس از چهار سال آزار و اذیت و بیتوجهی مسئولان نسبت به طرح شکایت در حراست مجلس شورای اسلامی، سکوت خود را شکست و در گفتوگویی با هرانا به شرح ماجرا پرداخت، او گفت:
“آشنایی قبلی من و آقای سلمان خدادادی (نماینده مردم ملکان در مجلس) مربوط به سالهای گذشته و زمانی بود که پدر مرحوم من در سپاه با ایشان همکار بود. پدر من چند سال پیش فوت کرد و من با وجود بیماری مادر و وضعیت نامساعد مالی خانوادهام، به دنبال شغلی مناسب جهت گذران زندگی بودم. یک روز تصمیم گرفتم به فرمانداری مراجعه کنم. پس از مراجعه و دیدن تجمع مردم متوجه شدم که قرار است آقای خدادادی به آنجا بیایند تا مردم مشکلات خود را به ایشان بگویند. پس از اینکه درخواست خود را طی نامهای به ایشان دادم به من گفتند که برای گرفتن پاسخ دو روز دیگر با وی تماس بگیرم. دو روز بعد و زمانی که تماس گرفتم به من گفتند که من را در دیوان محاسبات تهران استخدام میکنند.
پس از چند روز مجددا خواستار پیگیری نتیجه قطعی شدم که که ایشان از من خواستند به دفترشان در تهران بروم تا مشکلم حل شود. من هم همراه با مادرم به تهران رفتیم و علیرغم وعدههای ایشان مبنی بر پیگیری نتیجهای نگرفتیم. پس از آن ایشان دوباره تماس گرفتند و گفتند به تهران بروم و این بار تاکید داشتند که نیاز نیست همراه با مادرت بیایی و او را این همه راه تا تهران بکشانی. به تهران که رسیدم با ایشان تماس گرفتم و گفتند مجلس نیستند و در دفتر مراجعات خود در تهران هستند و الان هم جلسه دارند. گفتند با آنجا بروم و منتظر بمانم تا جلسهشان تمام شود. زمانی که به دفتر ایشان در میدان ولیعصر رفتم و داخل دفتر شدم، بلافاصله در را روی من قفل کرد و پس از آزار و اذیت و با اعمال زور به من تجاوز کرد و نهایتا با تهدید از من خواست تا به کسی چیزی نگویم. آن روز را هرگز از یاد نمیبرم. دنیا روی سرم خراب شده بود.
عضلاتم قفل کرده بودند و نمیتوانستم از جایم تکان بخورم. به من گفت که قرار است چند نفر از همکارانش به آنجا بیایند و سریعتر از آنجا خارج شوم. گفتم فقط میخواستی این کار را بکنی و قصد کمک به من و خانوادهام نداشتی و در جوابم گفت که میخواهد کمکم کند و این کار را هم میکند. گفتم دیگر نمیخواهم و فهمیدم چه طور آدمی هستی. به زحمت از آنجا خارج شدم و به ایستگاه راهآهن رفتم و به شهرمان برگشتم. در راه به همه چیز فکر کردم. حتی به خودکشی و راحت کردن خودم از زندگی. اما به خاطر وضع خانوادهام مجبور شدم سکوت کنم و ادامه دهم.
پس از این حادثه، روزها، ماهها و سالهای بعد با من با عناوین و بهانه های مختلفی تماس گرفتند و حداقل یکبار دیگر به بهانه های واهی من را به منزل مسکونی خود در شهرک پرواز تبریز کشاندند و مجددا تجاوز کردند.”
این دختر که مدعی است قربانی سواستفاده این نماینده مجلس از جایگاهش شده می گوید پس از یک دوره طولانی تهدید و تطمیع این نماینده نهایتا “به او زنگ زدم و گفتم دیگر شغل نمیخواهم فقط دست از سرم بردارد وگرنه میروم شکایت میکنم. اما در جوابم گفت هیچ غلطی نمیتوانی بکنی و تلفن را قطع کرد. مدتی گذشت اما باز هم تماس گرفت و این بار میگفت مرا دوست دارد و میخواد با من صحبت کند. اما نپذیرفتم و نرفتم. حتی پیامهای تهدیدآمیز برایم ارسال میکرد که اگر نروم بلایی سرم میآورد ولی نرفتم و از ترس جانم مدام محل سکونتم را تغییر میدادم.”
ز.ن مدعی است اقدامات این نماینده مجلس قربانیانی بیش از یک مورد دارد او یادآوری می کند “مدتی بعد بود در جمعی از دوستانم نشسته بودم و از یکی از دوستانم شنیدم که گفت خدادادی به او وعده کار داده و بعد هم به او تجاوز کرده و طی این مدت بارها خواسته دست به خودکشی بزند. آنجا بود که فهمیدم فقط پای من در میان نبوده است. مدتی پرس و جو کردیم و در نهایت متوجه شدیم چند نفر دیگر هم هستند که چنین بلایی سرشان آمده است. اما هیچکدام از ترس جانشان حاضر نشدند جایی شکایت کنند.”
این دختر ۲۸ ساله که همزمان با قربانی دیگر شهادت خود را در اختیار هرانا قرار داده است، او در مورد پیگیری های صورت گرفته برای استیفای حقوق خود خاطرنشان کرد “مدتی صبر کردم تا دیگر اذیتم نکند ولی فایده نداشت. اواخر فروردین به او زنگ زدم و گفتم هر بلایی سرم آوردی چیزی نگفتم ولی خواهش میکنم تمامش کن وگرنه به همه میگویم با من چه کردی. گفت جایی چیزی بگویی دستور میدهم بی سر و صدا تو را بکشند و آب از آب هم تکان نخورد. واقعا ترسیده بودم. بعد از قطع کردن تلفن سریع به ایستگاه راه آهن رفتم تا از آنجا به تهران بروم. در راه فکر کردم که دیدن دوبارهاش چقدر عذابم میدهد و اینکه میترسیدم بلایی سرم بیاورد. به تهران که رسیدم تصمیم گرفتم بروم و شکایت کنم. به به کجا؟ نمیدانستم. تا اینکه به ذهنم رسید بروم کمیسیون نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس شکایت کنم. راه دسترسی به کمیسیون را نمی دانستم برای همین رفتم حراست مجلس و به آنها گفتم شکایت دارم. اولش به حرفهایم گوش نکردند تا اینکه گفتم اگر به حرفهایم توجه نکنید میروم شورای نگهبان شکایت میکنم! و با اصرار پذیرفتند. شرح ماجرا را به آنها گفتم. آنها هم گفتند باید برای اثبات مدرک داشته باشی و گفتم مدارک زیادی دارم. از صدایش که با من تماس گرفته و مرا تهدید کرده تا پیامکها و …
پس از اینکی طرح شکایت در حراست مجلس که قرار شد به دست کمیسیون نظارت بر رفتار نمایندگان برسد، آقای خدادادی چند بار دیگر تماس گرفت و گفت اگر شکایتم را پس نگیرم میتواند هر بلایی سرم بیاورد. من هم گفتم به شکایتم رسیدگی میکنم چون حق دارم. چند بار دیگر هم تماس گرفت و باز گفت به دیدنش بروم تا مشکل را حل کند و باز هم وعده شغل داد و گفت قول میدهد همهچیز را درست کند، فقط بروم شکایتم را پس بگیرم. اما باز نپذیرفتم.”
این دختر جوان در خصوص نتیجه پیگیری های خود از نماینده مورد اشاره به هرانا می گوید : “از تاریخ ۳ اردیبهشتماه ۱۳۹۷ که شکایت کردم تا به امروز چند بار با حراست مجلس تماس گرفتهام اما هر بار میگویند زمان لازم هست تا بررسی کنند و به شکایتم رسیدگی نمیکنند”.
هرانا همچنین نسخه ای از اسناد و مدارک این پرونده از جمله سخنان تهدید آمیز و تطمیع کننده این نماینده بدسابقه مجلس را در اختیار گرفته است که با توجه به امنیت قربانیان و روند حقوقی که پیگیری این پرونده خواهد داشت نشر عمومی آنها و همینطور انتشار شهادتهای دیگر از قربانیان را در آینده در نظر می گیرد.
سلمان خدادادی کیست؟
آنطور که “در صحن” نقل کرده است، سلمان خدادادی متولد ۱۳۴۱ است. دوره جوانی جذب دستگاه اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی شد و در جریان اعدام های دهه شصت از عناصر اداره اطلاعات آذربایجان شرقی بود و پس از یک دهه فعالیت در اداره اطلاعات با حمایت جامعه روحانیت مبارز، برای انتخابات دوره چهارم مجلس از حوزه انتخابیه بناب و ملکان اعلام نامزدی کرد و پس از ناکامی در ورود به مجلس چهارم به عنوان مدیرکل اداره اطلاعات اردبیل و پس از آن به عنوان فرمانده سپاه ملکان به فعالیتهای خود ادامه داد.
خدادادی پس از یک دوره ناکامی در ورود به مجلس در سال ۱۳۷۴ بار دیگر برای نمایندگی مجلس ثبتنام کرد و این بار توانست به عنوان نماینده بناب و ملکان انتخاب شود؛ اما صحت انتخابات توسط مردم بناب زیر سوال رفت و اعتراضات مردم به درگیری مسلحانه و کشته شدن تعدادی از متعرضان منجر شد. مردم بناب معتقد بودند که به نامزدی از شهر ملکان رای نداده و نمیتوانند صحت انتخابات را تایید کنند. در نهایت به عنوانی عضوی از بدنه وزارت اطلاعات علی فلاحیان وارد مجلس پنجم شد.
سلمان خدادادی در خردادماه ۱۳۸۷ همزمان با پایان عمر مجلس هفتم از سوی دادگاهی در تهران احضار و پس از بازپرسی به اتهام فساد اخلاقی و ارتباط نامشروع بازداشت شد. قرار بازداشت او پس از مواجهه حضوری با دو زن که از او شکایت کرده بودند صادر شد. اما در ۷ خرداد با وثیقه ۱۵۰ میلیونی آزاد و بلافاصله در مجلس حاضر شد و سوگند نمایندگی خورد و پرونده او بسته شد.
در مجلس اصلاحطلب ششم، بدون داشتن سابقهای در حوزه درمانی به کمیسیون بهداشت و درمان رفت و پس از آن برای بار سوم نیز وارد مجلس شد، اما در مجلس هفتم به اتهام تجاوز به منشی خود و یکی از دختران مراجعه کننده به دفتر نمایندگان بازداشت و راهی زندان اوین شد. خبری که از سوی مقامهای آن زمان قوه قضاییه و رئیس مجلس هفتم تایید شد. وی در حالی راهی زندان شد که موفق شده بود آراء لازم برای ورود به مجلس هشتم را جلب کند؛ اما این بار با مساله رد اعتبارنامهاش توسط نمایندگان مجلس هشتم روبرو شد.
فاطمه آلیا و فاطمه رهبر دو تن از نمایندگان زن مجلس هشتم که در جریان فساد اخلاقی این نماینده مجلس بودند ابطال اعتبارنامهاش را خواستار شدند. سرانجام اعتبارنامه خدادادی در شعبه مربوطه رد شد ولی در جریان رسیدگی به پروندهاش در صحن مجلس، به دستور علی لاریجانی، جلسه مجلس غیر علنی شد و پس از جلسه غیر علنی، و در حالی که تعدادی از مردم ملکان در مقابل مجلس تجمع کرده و خواستار اخراج او از مجلس بودند، نمایندگان به اعتبارنامه خدادادی رای مثبت دادند.
خدادادی پیش از تایید اعتبارنامهاش با پیشبینی اینکه اعتبارنامهاش تایید میشود، گفته بود: “مراحل پرونده در شعبه بازپرسی به اتمام رسیده و منتظر تشکیل دادگاه هستم؛ لذا در مورد پرونده قضاییام تا به حال سخنی نگفتهام و مصاحبه نخواهم کرد و معتقدم این مسائل باید در دستگاه قضایی پیگیری شود و اگر حرفی بزنم که برخی از انقلاب رنجیده خاطر شوند آب به آسیاب دشمن ریختن است و موجب خشنودی دشمنان و رادیوهای بیگانه میشود”.
در انتخابات مجلس نهم، نام سلمان خدادادی در فهرست ردصلاحیت شدگان قرار گرفت و از ورود به مجلس نهم محروم شد؛ اما از آنجا که در مجلس پنجم در کمیسیون امنیت ملی حضور داشت و رابطه نزدیکی با حسن روحانی (رئیسجمهور فعلی ایران) و جمع دیگری از اعضای کابینه روحانی داشت و به دلیل حمایت از حسن روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲، پس از انتخابابات به عنوان گزینه اصلی استانداری بوشهر مطرح شد، ولی به دلایل نامعلوم روحانی از این تصمیم منصرف شد تا خدادادی به عنوان مشاور ظریف “وزیر امور خارجه” منصوب شود.
دو سال بعد، خدادادی مجددا برای نمایندگی مجلس ثبتنام کرد و باز هم صلاحیت او برای انتخابات دهمین دوره مجلس توسط هیات نظارت رد شد ولی با لابیای در شورای نگهبان تایید صلاحیت شد و موفق شد راهی مجلس دهم شود. او در این انتخابات از حمایت لیست امید نیز برخوردار بود و نهایتا ریاست کمیسیون اجتماعی مجلس دهم را نیز از آن خود کند.
سلمان خدادادی که در مجلس پنجم دانشجوی مدیریت بود. در طول نمایندگی موفق شد در رشته علوم سیاسی فوق لیسانس و در رشته روابط بینالملل دکترایش را اخذ کند و علاوه بر نمایندگی مجلس در دانشگاه تدریس کند.
سوابق اجرایی و مدیریتی
نماینده ملکان و رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس دهم
مشاور وزیر امور خارجه دولت حسن روحانی
نایب رئیس کمیسیون شوراهای مجلس هشتم
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هفتم
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ششم
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس پنجم
فرمانده سپاه ملکان
مدیرکل اطلاعات اردبیل
معاون مدیرکل اطلاعات آذربایجان شرقی
آنطور که “در صحن” نقل کرده است، سلمان خدادادی متولد ۱۳۴۱ است. دوره جوانی جذب دستگاه اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی شد و در جریان اعدام های دهه شصت از عناصر اداره اطلاعات آذربایجان شرقی بود و پس از یک دهه فعالیت در اداره اطلاعات با حمایت جامعه روحانیت مبارز، برای انتخابات دوره چهارم مجلس از حوزه انتخابیه بناب و ملکان اعلام نامزدی کرد و پس از ناکامی در ورود به مجلس چهارم به عنوان مدیرکل اداره اطلاعات اردبیل و پس از آن به عنوان فرمانده سپاه ملکان به فعالیتهای خود ادامه داد.
خدادادی پس از یک دوره ناکامی در ورود به مجلس در سال ۱۳۷۴ بار دیگر برای نمایندگی مجلس ثبتنام کرد و این بار توانست به عنوان نماینده بناب و ملکان انتخاب شود؛ اما صحت انتخابات توسط مردم بناب زیر سوال رفت و اعتراضات مردم به درگیری مسلحانه و کشته شدن تعدادی از متعرضان منجر شد. مردم بناب معتقد بودند که به نامزدی از شهر ملکان رای نداده و نمیتوانند صحت انتخابات را تایید کنند. در نهایت به عنوانی عضوی از بدنه وزارت اطلاعات علی فلاحیان وارد مجلس پنجم شد.
سلمان خدادادی در خردادماه ۱۳۸۷ همزمان با پایان عمر مجلس هفتم از سوی دادگاهی در تهران احضار و پس از بازپرسی به اتهام فساد اخلاقی و ارتباط نامشروع بازداشت شد. قرار بازداشت او پس از مواجهه حضوری با دو زن که از او شکایت کرده بودند صادر شد. اما در ۷ خرداد با وثیقه ۱۵۰ میلیونی آزاد و بلافاصله در مجلس حاضر شد و سوگند نمایندگی خورد و پرونده او بسته شد.
در مجلس اصلاحطلب ششم، بدون داشتن سابقهای در حوزه درمانی به کمیسیون بهداشت و درمان رفت و پس از آن برای بار سوم نیز وارد مجلس شد، اما در مجلس هفتم به اتهام تجاوز به منشی خود و یکی از دختران مراجعه کننده به دفتر نمایندگان بازداشت و راهی زندان اوین شد. خبری که از سوی مقامهای آن زمان قوه قضاییه و رئیس مجلس هفتم تایید شد. وی در حالی راهی زندان شد که موفق شده بود آراء لازم برای ورود به مجلس هشتم را جلب کند؛ اما این بار با مساله رد اعتبارنامهاش توسط نمایندگان مجلس هشتم روبرو شد.
فاطمه آلیا و فاطمه رهبر دو تن از نمایندگان زن مجلس هشتم که در جریان فساد اخلاقی این نماینده مجلس بودند ابطال اعتبارنامهاش را خواستار شدند. سرانجام اعتبارنامه خدادادی در شعبه مربوطه رد شد ولی در جریان رسیدگی به پروندهاش در صحن مجلس، به دستور علی لاریجانی، جلسه مجلس غیر علنی شد و پس از جلسه غیر علنی، و در حالی که تعدادی از مردم ملکان در مقابل مجلس تجمع کرده و خواستار اخراج او از مجلس بودند، نمایندگان به اعتبارنامه خدادادی رای مثبت دادند.
خدادادی پیش از تایید اعتبارنامهاش با پیشبینی اینکه اعتبارنامهاش تایید میشود، گفته بود: “مراحل پرونده در شعبه بازپرسی به اتمام رسیده و منتظر تشکیل دادگاه هستم؛ لذا در مورد پرونده قضاییام تا به حال سخنی نگفتهام و مصاحبه نخواهم کرد و معتقدم این مسائل باید در دستگاه قضایی پیگیری شود و اگر حرفی بزنم که برخی از انقلاب رنجیده خاطر شوند آب به آسیاب دشمن ریختن است و موجب خشنودی دشمنان و رادیوهای بیگانه میشود”.
در انتخابات مجلس نهم، نام سلمان خدادادی در فهرست ردصلاحیت شدگان قرار گرفت و از ورود به مجلس نهم محروم شد؛ اما از آنجا که در مجلس پنجم در کمیسیون امنیت ملی حضور داشت و رابطه نزدیکی با حسن روحانی (رئیسجمهور فعلی ایران) و جمع دیگری از اعضای کابینه روحانی داشت و به دلیل حمایت از حسن روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲، پس از انتخابابات به عنوان گزینه اصلی استانداری بوشهر مطرح شد، ولی به دلایل نامعلوم روحانی از این تصمیم منصرف شد تا خدادادی به عنوان مشاور ظریف “وزیر امور خارجه” منصوب شود.
دو سال بعد، خدادادی مجددا برای نمایندگی مجلس ثبتنام کرد و باز هم صلاحیت او برای انتخابات دهمین دوره مجلس توسط هیات نظارت رد شد ولی با لابیای در شورای نگهبان تایید صلاحیت شد و موفق شد راهی مجلس دهم شود. او در این انتخابات از حمایت لیست امید نیز برخوردار بود و نهایتا ریاست کمیسیون اجتماعی مجلس دهم را نیز از آن خود کند.
سلمان خدادادی که در مجلس پنجم دانشجوی مدیریت بود. در طول نمایندگی موفق شد در رشته علوم سیاسی فوق لیسانس و در رشته روابط بینالملل دکترایش را اخذ کند و علاوه بر نمایندگی مجلس در دانشگاه تدریس کند.
سوابق اجرایی و مدیریتی
نماینده ملکان و رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس دهم
مشاور وزیر امور خارجه دولت حسن روحانی
نایب رئیس کمیسیون شوراهای مجلس هشتم
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هفتم
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ششم
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس پنجم
فرمانده سپاه ملکان
مدیرکل اطلاعات اردبیل
معاون مدیرکل اطلاعات آذربایجان شرقی
نظرات
ارسال یک نظر