والا حضرت ترامپ و تحقیر بن سلمان اُبنه کونچه

آمریکا با پس گردنی به بریتانیای فلک زده، جا پای او در خاور میانه را از آن خود کرد و هر چه که استعمار کفتار پیر به دست آورده بود را یکجا صاحب شد؛ هم منطقه را و هم نفت منطقه را و هم رویدادهای آن را. بریتانیا اما برای پس نماندن از غافله، پشت سر آمریکا همچون موریانه ای کفتار صفت می خزد و به پیش می رود.


امروزه آمریکا که رییس جمهور میهن پرستی را به خود دیده است و بخت به آن کشور و به جهانیان روی آورده تا خود را از شرارت های متحدان سرخ و سیاه مرتجع و واپسگرای الله پرستان و چپ مغزهای جهان وتن بی وتن خلاص کند، بازی وارد مرحله ی حساسی شده است. دیگر آمریکا آن بازیگر ناقلای بزن و دررو نیست و با سخن گفتن و مردانه بر سر مواضعش ایستادن، یکی از کهن ترین دشمنان این کشور یعنی کره ی شمالی را به پای میز مذاکره می کشاند و به توافق هم می رسد !!

از خاله بازی ها و قایم باشک بازی سرکردگان رژیم، چیزی در این گفتگوی دو طرفه ی "دانلد ترامپ" و "کیم جونگ اون" وجود نداشت. آن دو، مردانه با هم سخن گفتند و به توافق رسیدند.

وضعیت مخصوص کره ی شمالی آنست که با نخست تسلیم شدن کوبای کمونیست در برابر آمریکا، هم نوبت به کره ی شمالی رسید و هم اینکه، سردمداران این رژیم کمونیستی همیشه منتظر فرصتی برای مذاکره با قلب جهان آزاد بوده اند. به دیگر سخن، این موقعیت تنها هنگامی می توانست رخ دهد که سومین دیکتاتور کره ی شمالی در سن جوانی، هم زمان در روزگاری به قدرت برسد که فرد درستی نیز در آن سوی جهان در آمریکا به اریکه ی قدرت تکیه زند.


این وضعیت مخصوص تنها به این خلاصه نمی شود که کره ی شمالی نه تنها مایل به گفتگو با دمکرات های آمریکایی نبود، بلکه هیچ یک از کشورهای سوسیالیستی و چند مزه ی اروپایی را هم در همه ی این سال ها به حساب نمی آورد؛ بلکه وضعیت مخصوص بیشتری که بر کره ی شمالی می رود، اینست که همسایه ی کره ی جنوبی و ژاپن است و البته کشوری اسلامی هم نیست.

اینگونه است که با زدایش روحیه ی اهریمنی و دژخیمانه ی کره ی شمالی، این کشور می تواند به همکار خوبی در سطح جهانی برای آمریکا و همه ی جهان باشد و نیز، این کشور و کشورهای منطقه را هم هیچ خطری مبنی بر تروریسم اسلامی تهدید نمی کند.

اما در آن سوی آسیا و در خاور میانه، بازی آمریکا بسیار پیچیده و آشکارتر است و این به سبب آنست که ترامپ قدرت آمریکا را دیگر تنها به رخ نمی کشد، بلکه در کردار آن را علیه دشمنان خویش که در سر آن ولایت فقیه باشد، به کار می گیرد. در این جنگ که جنگی ترکیبی است و هسته ی اصلی آن را جنگ اقتصادی تشکیل می دهد، آمریکا با پشتیبانی مستقیم از مردم ایران، شکاف موجود میان مردم و رژیم را به خوبی به رسمیت شناخته، سخنان مردم ایران را به خوبی شنیده و می داند ایرانیان برانداز چه می خواهند.


این درک آمریکا از وضعیت تحولات ایران، از آنجا قابل ارزیابی است که در عین همراهی با تظاهرات مردم علیه جمهوری اسلامی و وضعیت اسف بار اقتصادی و کاری، سرانجام سخنگوی وزارت خارجه ی این کشور نیز اذعان کرد که گروهک تروریستی مجاهدین خلق، در نزد مردم ایران هیچ جایگاهی ندارد و هم زمان نیز، بازی دو گانه ی سخن گفتن از اصلاح طلبی در ایران و پشتیبانی کاربردی از نیروهای برانداز پادشاهی خواه را به کار گرفته است.

در واقع، اصلاح طلبان رژیم که بازوی سنتی دمکرات ها برای دخالت در امور ایران پسا شورش ۵۷ بوده اند، با این بحران روبرو شده اند که وزنه ی اسهال طلبی مورد پشتیبانیشان، از سوی آمریکای کنونی جمهوری خواه به شدت کاهش یافته و این تپاله ته مانده های سبز لجنی و نوکر سیدها و آخوندهای رژیم، تنها در یک لجنگاه تاریخی به نام آیت الله بی بی سی است که توانسته اند یکپارچه بمانند و همچنان یکجا جمع باشند. نکته ای که آمریکا باید برای همراهی بیشتر با مردم ایران انجام دهد، اخراج تپاله ی موجود در صدای آمریکا یعنی "معصومه علی نژاد قمی" است.

ترامپ دیگر به سبک رییسان جمهور پیشین، تنها تفنگ و تسلیحات را به عرعربستان و نوچه های منطقه ایش نمی فروشد؛ بلکه توی سرشان هم می زند !!

در واپسین اظهار نظر دانلد ترامپ درباره ی ته مانده های عن اسلام، وی گفته است که این تازی زادگان موجود در عرعربستان، اگر پشتیبانی آمریکا را از دست بدهند، هتا دو هفته هم زنده نمی مانند و ایران آنها را نابود خواهد کرد. این سخنی است که هم یوغ بردگی به گردن اعراب افکنده را آشکارتر برای همه ی جهانیان فریاد می زند و هم به قدرت نظامی ایران اشاره می کند.

به دیگر سخن، اینکه با فروش به روز ترین تسلیحات به عرعربستان، دانلد ترامپ همچنان آن تازیان را در برابر ایران زبون و خار می داند، دلیلش یکی قدرت نظامی ایران و دیگری، میل تاریخی ایرانیان برای نابودی خلافت اسلامی به مرکزیت نجاست گاه سعودی است. روشی که در جنگ های نیابتی، تاکنون تنها برنده ی آن ایران بوده است و اگر فکر می کنید که عرعربستان دست کم در بحرین برنده است، بهتر است به ۳۶% جمعیت رافزی آن کشور دقت کنید که در مراسم کزایی آشورای اوسینیشان، با زبان پارسی تعزیه خوانی می کنند !!


آمریکا نه تنها بیشتر به عرعربستان و دیگر کشورهای الله زده ی سلفی سلاح می فروشد، که بیشتر هم توی سرشان می زند و این راهبرد آمریکایی ترامپ است که خوب می داند با گاو شیردهش چگونه رفتار کند.

حضور ایران در سوریه نیز، دارای ابعاد برجسته ای برای قدرت نمایی ایران بود. حضور ایران در یمن و سوریه و عراق، برای هر چه که باشد و بنا به هر دلیلی که انجام گرفته شده باشد، تضمین کننده ی منافع ایران است و این تضمین منافع ایرانی، ارتباطی دژخمیانه و مستقیم با موجودیت آل نجس سعودی و پرده داران حقیقی کعبه و اسلام اهریمنی دارد.

روزگاری است که می بینیم عرعربستانی ها آن اندازه حرامزاده و نجاست زاده اند که هتا به عرب یمنی و سوری هم رحم نمی کنند؛ اعرابی که هم اصالتن عرب هستند و هم الله پرست و با این حال، پرده داران و کلیدداران کعبة الکزا، نه تنها آنها را نادید می گیرند که هتا کودکان آنها را هم کشتار می کنند تا به نسل آینده ی شان آسیبی جبران ناپذیر بزنند تا تلاشی باشد برای نابودی نسل و تبار آنها.


کودک کشی تنها یک جنایت جنگی ساده نیست، یک نسل کشی و تجاوز از حدود انسانیت است که تنها پاسخ آن به کنندگان اهریمنی آن، باید نابودی کامل آنان و زدایش میراث شومشان باشد. داعش زاده ی الله پرستان سعودی است و ایران و آمریکا، دوشادوش هم با این اسلام اهریمنی اصیل نبرد کرده اند. گاو شیرده را باید دوشید و توی سرش زد.

ذکر این نکته نیز جالب است که صادرات این کشور به ایران طی هشت ماه امسال، بیش از سه برابر شده است، اما واردات آمریکا از ایران تنها ۷۱ درصد رشد داشته. آمریکا در نیمه ی ماه آگست، دور نخست تحریم‌های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی شامل بخش صنعتی و مالی را کاربردی کرد، اما بر خلاف این تحریم‌ ها، صادرات ایالات متحده به ایران در همین ماه اوج گرفته است. صادرات آمریکا به ایران در هشت ماه امسال، به بیش از ۲۴۵ ملیون دلار رسیده است. واردات این کشور از ایران نیز ۶۷.۳ ملیون دلار بوده است.

نظرات

پست‌های پرطرفدار