از جنایت تا جنایت؛ حکایت الله و الله پرستی؛ از قتل فرخنده تا قتل شکیبا
الله پرستان در سراسر جهان، موجوداتی ناآرام هستند که با بیماری های نهادینه شده ی ذهنی زندگی می کنند. آنها پیوسته به مانند دیگر دین پناهان و خدازدگان جهان و اما به سبکی اسلامی و عربی، دچار گرفتاری های ذهنی و روانی گوناگونی هستند که از سوی دستگاه موهوم فروش دینی و طبقه ی مفت خواره و انگل آخوندی، بر آنها تحمیل می شود.
از نخستین تجاوز به کودکان یکی اینکه بر او نام عربی اسلامی می گزارند و در گوشش ورور عربی اذان را قرقره می کنند. می پندارند با این شامورتی بازی ها، شیتان و دجال از کودکشان دور می شود !!
الله مدینه که روزگاری خود یکی از بت های ۳۶۰ گانه ی بتخانه ی کعبة الکزا بود، با شورش ویرانگر خرابکاری به نام "محمد ابن عبد الله"، نه تنها بر همه ی دیگر بتان برتری یافت که هتا یگانه خدای موهوم عرب و اسلام شد. این تحمیل عقیده از سوی محمد تازی پیامبر خودخوانده ی اسلام، به زور شمشیر و جنگ ها و شبیخون هایی به دست آمده بود که دزدان سر گردنه بگیرش به کاروان های قریشیان مکی می زدند.
محمد، زن باره ای بود با ۴۶ زن و پیرمردی بچه باز بود که در ۵۴ سالگی با دختر بچه ی دوست گرمابه و گلستانش که ۹ سال بیشتر نداشت، همبستر شد و او را تبدیل به سوگلی حرمسرای خود کرد. این اخلاق جنسی استفراغی به نام پیامبر اسلام بود که به خاطر انتقام و حس خیانت "سلمان پارسی"، بر سر تازی بی هویت و بی تمدن و بی فرهنگ و سپس ایران و روم و جهان، ریخته شد.
از آن هنگام تا به امروز، هیچ نامسلمانی امنیت ندارد. هیچ نامسلمانی نیست که از تیغ خونریز اسلام در امان مانده باشد. هتا خود الله پرستان تا توانسته اند خود یکدیگر را به هزار و یک بهانه ریخته اند تا به سرزمین و خلافت و پول و زن بیشتر برسند. حرص و آز دنیوی در میان الله پرستان، با توجیه دینی یکی از کاراترین ابزارهای تسلیحاتی خیزش و برانگیختگی الله زدگان بوده است و اینگونه بود که فوج فوج لشگرها از اسلام اهریمنی بر جان و مال مردمان تاخته و می تازد.
اسلام هرگز چیز خوبی نبود. به جاست که سخنی از زنده یاد "صادق هدایت" را نقل قول کنم که می گوید:
"مسلمان بودن ننگ است و از آن ننگ آورتر، مسلمان ماندن است".
از اینرو، الله پرستان در اوغانستان دست به جنایت دیگری زدند. آنها زن زیبارویی به نام "شکیبا محبی" را با توجیهات خونبار اسلامی و قرآنی، ترور کردند و به قتل رساندند. سوگی که این حرامیان الله پرست بر دل های مردم می گزارند، به ناچار همه را به یاد جنایت دیگر الله پرستان می آورد که چگونه "فرخنده" را دسته جمعی به قتل رساندند و زنده زنده به آتش کشیدند، آن هم در برابر چشمان پلیس الله پرست و مزدور این کشور.
این رویداد تروریستی که ترور شهروندان کشور به دست فرقه های الله پرست می باشد، در پی آن روی می دهد که مشتی از حرامزادگان خونخوار جبهه ی حق، به نام الله مدینه دست به ترور و کشتار چند بانوی کنشگر سیاسی و اجتماعی در عراق زدند. آنها با ذکر الله اکبر بر لب هایشان و دل هایی سیاه که از نور هدایت ایمان محمدی و قرآنی سرشار بود، دستشان به تفنگ رفت و جان انسان هایی را گرفت که جرمشان زن بودن و دگر اندیشی بود.
اما خیال نکنید عدالتی وجود دارد. آدمکشانی که فرخنده را از بین بردند، از سوی دستگاه بیدادگر و الله زده ی قضایی این کشور آزاد شدند !! در عراق هم، این کشور آشفته تر از اینست که کسی به دنبال قتل و ترور شهروندان و کنشگرانی از این دست باشد، چرا که کشوری که همیشه در جنگ و نابودی سرزمین است، این قتل ها برایشان زنگ تفریح دارد !!
این نوشته را هر کس که می خواند، بداند که پیامش جز این نیست که از اسلام اهریمنی باید کاملن جدا شد و علیه این دیو انسان ستیز هزار و چار صد ساله جنگید. جنگی تاریخی میان خدایان و انسانیت. جنگی بر سر آزادی و بردگی انسان. جنگی که در یک سویش آزادی و زندگی است و در سوی دیگر بردگی و مرگ.
تروریسم اسلامی، "فرخنده" را در افغانستان کشتار کرد |
الله مدینه که روزگاری خود یکی از بت های ۳۶۰ گانه ی بتخانه ی کعبة الکزا بود، با شورش ویرانگر خرابکاری به نام "محمد ابن عبد الله"، نه تنها بر همه ی دیگر بتان برتری یافت که هتا یگانه خدای موهوم عرب و اسلام شد. این تحمیل عقیده از سوی محمد تازی پیامبر خودخوانده ی اسلام، به زور شمشیر و جنگ ها و شبیخون هایی به دست آمده بود که دزدان سر گردنه بگیرش به کاروان های قریشیان مکی می زدند.
سکس دهانی هزرط محمد تازی با دخترش، هنگامی که کودکی بیش نبوده است. این پبامبر بچه باز، هتا با دست زدن به پستان های دختر بچه ی خود هم، لذت جنسی بیمار گونه اش را ارضا می کرده است. |
از آن هنگام تا به امروز، هیچ نامسلمانی امنیت ندارد. هیچ نامسلمانی نیست که از تیغ خونریز اسلام در امان مانده باشد. هتا خود الله پرستان تا توانسته اند خود یکدیگر را به هزار و یک بهانه ریخته اند تا به سرزمین و خلافت و پول و زن بیشتر برسند. حرص و آز دنیوی در میان الله پرستان، با توجیه دینی یکی از کاراترین ابزارهای تسلیحاتی خیزش و برانگیختگی الله زدگان بوده است و اینگونه بود که فوج فوج لشگرها از اسلام اهریمنی بر جان و مال مردمان تاخته و می تازد.
اسلام هرگز چیز خوبی نبود. به جاست که سخنی از زنده یاد "صادق هدایت" را نقل قول کنم که می گوید:
"مسلمان بودن ننگ است و از آن ننگ آورتر، مسلمان ماندن است".
از اینرو، الله پرستان در اوغانستان دست به جنایت دیگری زدند. آنها زن زیبارویی به نام "شکیبا محبی" را با توجیهات خونبار اسلامی و قرآنی، ترور کردند و به قتل رساندند. سوگی که این حرامیان الله پرست بر دل های مردم می گزارند، به ناچار همه را به یاد جنایت دیگر الله پرستان می آورد که چگونه "فرخنده" را دسته جمعی به قتل رساندند و زنده زنده به آتش کشیدند، آن هم در برابر چشمان پلیس الله پرست و مزدور این کشور.
شکیبا محبی، بانوی چهره ای که از سوی الله پرستان ددخوی افغانستان کشته شد |
اما خیال نکنید عدالتی وجود دارد. آدمکشانی که فرخنده را از بین بردند، از سوی دستگاه بیدادگر و الله زده ی قضایی این کشور آزاد شدند !! در عراق هم، این کشور آشفته تر از اینست که کسی به دنبال قتل و ترور شهروندان و کنشگرانی از این دست باشد، چرا که کشوری که همیشه در جنگ و نابودی سرزمین است، این قتل ها برایشان زنگ تفریح دارد !!
این نوشته را هر کس که می خواند، بداند که پیامش جز این نیست که از اسلام اهریمنی باید کاملن جدا شد و علیه این دیو انسان ستیز هزار و چار صد ساله جنگید. جنگی تاریخی میان خدایان و انسانیت. جنگی بر سر آزادی و بردگی انسان. جنگی که در یک سویش آزادی و زندگی است و در سوی دیگر بردگی و مرگ.
تروریسم اسلامی، به بهانه ی آنکه فرخنده به قرآن الکزا توهین کرده است، او را تا حد مرگ کتک زده و سپس با خودرو از روی او رد شدند و سپس پیکرش را به آتش کشیدند |
الله پرستان تروریست، فرخنده را در برابر چشمان بی تفاوت پلیس این کشور سوزاندند |
نظرات
ارسال یک نظر