شاهنشاه و مصدق - بخش ۱

در بررسی وقایع حکومت دکتر "مصدق دله السلطنه" و سال ۱۳۳۲ فرار خورشیدی، به رویدادهای مرداد این سال نزدیک می شویم. روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که روز "قیام ملی" است و مزدوران چپ توده ای و مصدق الهی نام آن را "كودتای ۲۸ مرداد" گزاشته اند.

تصویری از اعلا حضرت محمد رضا شاه پهلوی 
سرنگونی مصدق دله السلطنه در این روز، نقطه ی عطفی در تاریخ ۵۰ سال گزشته ی ایران شده است و مخالفان شاه به ویژه جبهه ی خائن ملی و حزب خائن توده، اینگونه القا و عنوان کرده اند که هر آنچه که از پس این تاریخ به دنبالش آمده، غير قانونی است. آنها می گویند این کودتا از سوی سازمان "سیا" ترتیب یافته و عامل آن "کرمیت روزولت" بوده است.

شاید از آنجایی که این گروهک و آن تشکب به ظاهر ملی، خاستگاه مبارزات خود را ناشی از این کودتا می دانند، به جا باشد واقعیت را آنگونه که بوده، برای باری دیگر با کمک شواهد و اسناد مورد مطالعه قرار دهیم و در این راه بد نیست برای آغاز، از خاطرات اعلا حضرت "محمد رضا شاه پهلوی" شروع کنیم و سپس سایر مدارک و اسناد و ادعاها را مورد بررسی قرار دهیم. شاهنشاه آریامهر در کتاب "مأموریت برای وتنم"، در فصل پنجم با عنوان "روزگار پر آشوب و تشنج"، می نویسد:

"... چند سال پیش شخصی به نام دکتر محمد مصدق، بیش ازهر ایرانی دیگر در تاریخ اخیر ایران موضوع مقالات و مندرجات روزنامه های آمریکایی و انگل ایسی قرار گرفته بود و متاسفانه برخی از مردم در خارج ایران، وی را ملاک قضاوت خود درباره ی ایران و ایرانیان قرار دادند. دراین کتاب، باید به خوانندگان اطمينان دهم که مصدق هرگز نمودار ایران و مظهر و نمونه ی خصایص ملت ما نبوده است و در فصل قبل ذکر شد که پدرم، مصدق را در سال ۱۳۸۹ زندانی کرد و دراثر شفاعت من آزاد گردید.

هزرط محمد مصدق دله السلطنه که با ظاهری کمونیستی
و توده ای، در دادگاه به جرم خیانت به کشور و قانون اساسی
محاکمه می شود
در سال ۱۳۴۲، بار دیگر به جرم بر هم زدن اساس حکومت که خود خیانت بارزی است، محکوم شد. من د ر آن موقع، نامه ای به محكمه نگاشته و اظهار داشتم که وی را از تقصیراتی که نسبت به شخص من مرتکب شده بخشیده ام و در اثر همین نامه و به علت كبر سن، از اعدام که معمولن در کشور ایران و سایر کشورهای جهان، مجازات اینگونه اشخاص است، رهایی یافته و فقط به سه سال زندان مجرد محکوم گردید و بدین ترتیب، یک بار دیگر در اثر دخالت من، از مرگ نجات یافت.

وی از سال ۱۳۴۵ که از زندان بیرون آمد، به ملک شخصی خود در نزدیکی تهران رفته و تاکنون که این کتاب انتشار پیدا می کند، چون شخص با ثروتی است، در آنجا با خانواده ی خود زندگانی آرام و بی حادثه ای را می گزراند.

من به جهات عديده، مجبور بوده ام درباره ی شخصیت مصدق مطالعه کنم و ارزش معنوی و اخلاقی وی را با مقایسه بین گفتار و رفتارش معلوم ساخته و تاثير قول و فعل وی را در حيات کشور، به واقع مشخص نمایم.

وی مخصوصن در دوره ی نخست وزیری، از نزدیک مورد دقت و مطالعه ی من قرار گرفت. زندگانی اجتماعی وی در عالم حرف و روی کاغذ، به نظر آبرومند می آید. وی در سال ۱۲۶۰خورشیدی و بنا به اظهار بسیاری از اشخاص، چند سال قبل از آن در یک خانواده ی ملاک و متمکن متولد شد و در رشته ی حقوق و موضوعات مربوط به آن، در فرانسه و سوییس به تحصیل پرداخت و سپس وارد خدمات دولتی شد و مشاغل با مسئولیتی مانند وزارت دارایی و وزارت دادگستری و وزارت امور خارجه به او تفویض شد. انگل ايس ها وسيله ی انتخاب وی را به استانداری فارس فراهم آوردند و پس از آن به استانداری آذربایجان نیز منصوب گردید.

تصویری از محمد مصدق دله السلطنه در روزگار پس از زندان و در کاخش
در احمد آباد
در سال ۱۲۹۴ خورشیدی، نخستین بار به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد و تا هنگام سقوط خود، سمت نمایندگی مجلس شورای ملی را داشت. دوران نخست وزیری مصدق، از اردی بهشت ۱۳۳۰ تا مرداد ماه ۱۳۳۲ به طول انجامید و درهمین دوره بود که خصوصیات اخلاقی و روحی خود را بر همه کس آشکار ساخت. بیشتر افراد تصدیق می کنند که وی شخصن مرد درستکاری بوده، ولی چنانکه ذکر خواهد شد، قبول این نظر بسته به تعریفی است که از کلمه ی درستكاری بشود. او هیچ گاه کمونیست نبوده است. وی در ظاهر همواره از کمونیست ها برکناری داشت، ولی به کمک آنها متکی بود و آنان را نردبان ترقی خود ساخته بود.

از جوانی، مصدق آنگاه که در دوره ی قاجاریه رییس اداره ی دارایی خراسان بود، نقل می کنند که با جعل اسناد، قسمتی از زمین های دیگران را تصاحب کرده و به جرم همین اختلاس، طبق قوانین اسلامی که هنوز درکشور عربستان سعودی اجرا می شود، محکوم به قطع دست شده بود. نسبت به این محکومیت، دلائلی که موید صحت آن باشد، نشنیده ام و معلوم است که چنین مجازاتی درباره ی وی اجرا نشده است، زیرا مردم نطق های پرحرارت وی را که با حرکت هر دو دست توام بود، به خاطر دارند. ظن من اینست که در جوانی ممکن است در امور مالی د ر اعمال نادرستی دخالت داشته، ولی از سو عاقبت آن اعمال، درس عبرت گرفته باشد".

بخشی از سخنان اعلا حضرت محمد رضا شاه پهلوی
درباره ی مصدق دله السلطنه در کتاب
ماموریت برای وتنم

شاهنشاه محمد رضا پهلوی در کتاب ماموریت برای وتنم،
از خیانت ها و نابکاری ها مصدق دله السلطنه می گوید
کتاب تاریخی ماموریت برای وطنم نوشته ی شاهنشاه
همایونی اعلا حضرت محمد رضا پهلوی و بخشی
که مربوط به خیانت های مصدق دله السلطنه است

نظرات

پست‌های پرطرفدار