داستانی از داستان های باقر خاله و صدیقه
صدیقه همخوابه ی باقر خاله، نتیجه ی پیوست یک چاه فاضلاب به چاه فاضلاب دیگر است. داستانی که پس از این روایت می شده است، داستان راستانی از دو بیمار هفت خط است که سرشان را گه خودشان فرو کرده اند و می انگارند کسی متوجه گه خوری هایشان نیست !!
چند ماه پیش که باقر خاله دیگر خط و خطوطش را برای کسانی که تا به آن روز خود را به ندانی زده بودند، رو کند، غرا و رسا گفت که "اشک تمساح زرترش و روح کزایی آریایی، در زیر ابای سید چلاق شیعه باز سید علی خامنه ای پنهان شده است". پس از این بود که زنجیر حلقه ی نخستش پاره شد و کسان از او گسستند و ناکسان همچنان به اعتراض به اسراییل و ماتحت خواری از آل ولایت فقیه ادامه دادند.
اما جریان افشاگری های من به دنبال تحرکات این دلقک مابون، نتیجه ای شگفت آورتر از آنچه که می توانستم تصورش را بکنم دربرداشت و آن اینکه، همان دوستان دیروزش که هواداران پر و پا قرص این سوسک عن غلتان بودند، با انگشت تدبیر بر لبان خود دست کشیده و بدین اندیشه فرو رفتند که چرا همیشه دندان های نیش امید باقر خاله، از دهانش بیرون زده است و چرا هیچ گاه متوجه زشتی آن نشده بودند !!
از آن پس، خود آنها دست به یک رشته افشاگری ها و دست رو کردن ها از شلغم سیاسی رژیم در سوئد زدند و این جریان از افشاگری ها آن قدر با مزه و موثر افتاده است که باقر خاله هرگز نتوانسته بی خیال آنها شود و همیشه در موردشان موضع می گیرد و با بدبختی و دست و پا زدن، تلاش می کند یکی یکی سوراخ های خود را درز بگیرد، اما دیگر بسیار دیر شده و مردم بیشتری چهره ی واقعی این پفیوزیسیون را شناخته اند.
در کنار همه ی اینها، وی به عملیات های قهقرایی بیشتری هم دست زده است. برای نمونه، در یکی از زرزرهای خود که در پستوی خانه اش انجام می شده، مدعی شده است که جمهوری اسلامی نه تنها موشک و هواپیمای بومی ساخته، بلکه بشقاب پرنده هم هوا کرده است و به دانش هایی دست یافته که گویا تنها در ثریا یافت می شده و سپاهیانی از سرزمین پارس، توانسته اند سرانجام بدان دست یابند !!
بیش از این، لنگ اندازی و یاوه بافی را درازتر و افزون تر کرده و پس از آنکه روح کزایی آریایی را در زیر ابای عربی اسلامی خامنه ای و ولایت فقیه جاساز کرد و برای سرکردگان سازمان تروریستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامیش، شوت و کف زد و دل داد و قلوه گرفت، سید حرامزاده خامنه ای زنازاده را با یک سرباز جاویدان پارسی مقایسه نمود و گفت که عجب شباهت شگفت انگیزی !!
از اینها که بگزریم، جنگی رسانه ای ایی که این دلقک فرزند تمبون آبی دارد آن را مسلن اجرا می کند، ترکش هایش به خود و خودی ها بیشتر از ضرباتی بوده که زور زده وارد کند. ریزش گسترده ی مخاطبان و افزایش موج مخالفت های حرفه ای و افشاگری های نقطه زن علیه این پسرک فرزند یک مجاهد تواب، امان را از باقر خاله و پول های مفتی که رژیم به گلوی این خانواده سرازیر می کنند گرفته است و صدیقه دیگر در ف. بوک و وی کی و یوتوب کوچولویش ظاهر نمی شود.
سرت را در گه نگهدار سردار...
چند ماه پیش که باقر خاله دیگر خط و خطوطش را برای کسانی که تا به آن روز خود را به ندانی زده بودند، رو کند، غرا و رسا گفت که "اشک تمساح زرترش و روح کزایی آریایی، در زیر ابای سید چلاق شیعه باز سید علی خامنه ای پنهان شده است". پس از این بود که زنجیر حلقه ی نخستش پاره شد و کسان از او گسستند و ناکسان همچنان به اعتراض به اسراییل و ماتحت خواری از آل ولایت فقیه ادامه دادند.
اما جریان افشاگری های من به دنبال تحرکات این دلقک مابون، نتیجه ای شگفت آورتر از آنچه که می توانستم تصورش را بکنم دربرداشت و آن اینکه، همان دوستان دیروزش که هواداران پر و پا قرص این سوسک عن غلتان بودند، با انگشت تدبیر بر لبان خود دست کشیده و بدین اندیشه فرو رفتند که چرا همیشه دندان های نیش امید باقر خاله، از دهانش بیرون زده است و چرا هیچ گاه متوجه زشتی آن نشده بودند !!
از آن پس، خود آنها دست به یک رشته افشاگری ها و دست رو کردن ها از شلغم سیاسی رژیم در سوئد زدند و این جریان از افشاگری ها آن قدر با مزه و موثر افتاده است که باقر خاله هرگز نتوانسته بی خیال آنها شود و همیشه در موردشان موضع می گیرد و با بدبختی و دست و پا زدن، تلاش می کند یکی یکی سوراخ های خود را درز بگیرد، اما دیگر بسیار دیر شده و مردم بیشتری چهره ی واقعی این پفیوزیسیون را شناخته اند.
در کنار همه ی اینها، وی به عملیات های قهقرایی بیشتری هم دست زده است. برای نمونه، در یکی از زرزرهای خود که در پستوی خانه اش انجام می شده، مدعی شده است که جمهوری اسلامی نه تنها موشک و هواپیمای بومی ساخته، بلکه بشقاب پرنده هم هوا کرده است و به دانش هایی دست یافته که گویا تنها در ثریا یافت می شده و سپاهیانی از سرزمین پارس، توانسته اند سرانجام بدان دست یابند !!
بیش از این، لنگ اندازی و یاوه بافی را درازتر و افزون تر کرده و پس از آنکه روح کزایی آریایی را در زیر ابای عربی اسلامی خامنه ای و ولایت فقیه جاساز کرد و برای سرکردگان سازمان تروریستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامیش، شوت و کف زد و دل داد و قلوه گرفت، سید حرامزاده خامنه ای زنازاده را با یک سرباز جاویدان پارسی مقایسه نمود و گفت که عجب شباهت شگفت انگیزی !!
از اینها که بگزریم، جنگی رسانه ای ایی که این دلقک فرزند تمبون آبی دارد آن را مسلن اجرا می کند، ترکش هایش به خود و خودی ها بیشتر از ضرباتی بوده که زور زده وارد کند. ریزش گسترده ی مخاطبان و افزایش موج مخالفت های حرفه ای و افشاگری های نقطه زن علیه این پسرک فرزند یک مجاهد تواب، امان را از باقر خاله و پول های مفتی که رژیم به گلوی این خانواده سرازیر می کنند گرفته است و صدیقه دیگر در ف. بوک و وی کی و یوتوب کوچولویش ظاهر نمی شود.
سرت را در گه نگهدار سردار...
نظرات
ارسال یک نظر