فاطمه زهرا، از تاریخ تا توهم

پژوهش و نوشته ی: بسّام الجمل
کتاب: فاطمة من التاریخ الی المتخیّل، المؤمنون بلاحدود


بسام الجمل، اسلام‌ شناس تونسی، در پژوهشی تازه، تصویری تاریخی از فاطمه دختر محمد پیامبر خودخوانده ی اسلام به دست می‌ دهد و روند تحول آن را به شخصیتی استوره‌ ای مکتبی را وا می‌ کاود. این پژوهش در آغاز به بررسی سرگزشت تاریخی فاطمه می‌ پردازد و آنگاه چگونگیِ گزار آن را از تاریخ به وهم خانه یا امری موهوم تبیین می‌ نماید.

بسّام الجمل استدلال می‌ کند که در روایت‌ های تاریخی مربوط به سرگزشت فاطمه، چه در عصر محمد و چه پس از وی، تصویر چندان شگفت‌ آوری از فاطمه نقش نبسته است:

"او دختری است که جوانان مکه برای خواستگاریش پیشگام نمی‌ شوند؛ علی، همسرش و سپس ابوبکر خلیفه ی یکم، با وی بد رفتاری می‌ کنند، بدون آنکه نقش ویژه‌ ای در شکل‌ گیری تحولات اسلام نوظهور داشته باشد".

بررسی تاریخی، فاطمه را دختر معمولی و بدون ویژگی‌ های خاصی تصویر می‌ کند که پسین ها، تاریخ نویسان و متکلمان اسلامی به ویژه شیعی به وی نسبت دادند. همچنین، در روایت رسمی شیعی و سنی تأکید می‌ شود که علی بن ابی طالب نه پیش از فاطمه ازدواج کرد و نه هم زمان با وی همسر دیگری برگزید و نه پس از درگزشت فاطمه ازدواج دیگری نمود، اما گزارش‌ های تاریخی نشان می‌ دهند که علی، زمانی که همسر فاطمه بود با زنان دیگری هم رابطه داشته و هتا پیش از فاطمه نیز همسرانی اختیار کرده بود. در روایت‌ های رسمی، روابط علی و فاطمه را به صورتی آرمانی می‌ بینیم، اما در گزارش‌ های تاریخی، نزاع‌ ها و دلخوری‌ هایی میان آن دو گزارش شده است:

"از بررسی سرگزشت فاطمه نتیجه می‌ گیریم که او چه در زمان زندگی محمد و چه پس از او، شخصیتی کاملن عادی بوده و نه در میان خانواده و نه در محیط اجتماعی قبیله‌ ای مکه و سپس مدینه، از مقام ویژه‌ ای برخوردار نبوده است".


از دید الجمل، همین امر توجیه‌ های تاریخی و جدلی و فرقه‌ ای کافی برای بدل کردن فاطمه ی تاریخی به فاطمه ی خیالی به دست داد، یعنی فاطمه از شخصیتی تاریخی به شخصیتی وهم گونه تحول یافت و کم‌ کم سیره ی فاطمه نه بر اساس اسناد تاریخی، که بر پایه ی تصویر وهم جمعی آن نوشته شد و روز به روز از واقعیت تاریخی فاصله ی بیشتری گرفت. به عبارت دیگر، از آنجا که تصویر تاریخی فاطمه برای علمای شیعه و سنی اسلام خرسند کننده نبوده، چارچوب سیره‌ نویسی رسمی ویژه ای بنیان شده و رویدادهای زندگی فاطمه از خلال آن روایت شده است. بنیانگزاری گفتمانِ رسمی در سیره ی فاطمه، پاسخی به نیازهای قدرت‌ های مذهبی و فرقه‌ ای تاریخی بوده است. 

بسّام الجمل به تفصیل، ترفندها و فوت و فن هایی را شرح می‌ دهد که سیره‌ نویسان الله پرست برای بدل کردن شخصیت تاریخی فاطمه به شخصیتی افسانه‌ ای و موهوم به کار برده‌ اند.

نکته ی مهم آن است که تا نیمه ی سده ی سوم هجری، هیچ گزارشی درباره ی فاطمه یافت نمی‌ شود، جز درباره ی رخدادهایی کلی مانند زایش، ازدواج و رفتار شوهرش با وی، بیماری و درگزشت وی !! ظاهرن از نیمه ی سده ی چارم به بعد است که سیل مواد تاریخی تازه به سیره‌‌ نویسی‌ های مربوط به او افزوده می‌ شود، موادی که با معیارها و اسناد تاریخی قابل اثبات نیست و تنها مبنای پذیرش آن، ایمان مذهبی می‌ تواند باشد.


گزار از تاریخ به وهم در سخن از فاطمه، در سده ی چارم هجری، نخست در آثار شیعی و سپس در آثار سنی رخ می‌ دهد. از دید بسّام الجمل، یکی از اهداف شیعیان از ساختن فاطمه ی موهوم، شکل دادن به الگو و اقتداری دینی زنانه ی شیعی در برابر "عایشه" همسر ۹ ساله ی پیامبر خودخوانده ی اسلام و مورد احترام اهل سنت بوده، تا در رقابت با سنیان، رمزگان دینی و سرمایه‌ های نمادین خاص خود را خلق کنند.

از بسام الجمل، کتاب زیر به پارسی درآمده است:
"بسام الجمل، پژوهشی نو در باب اسباب نزول قرآن، ترجمه ی حسین سیدی، تهران، سخن ۱۳۸۹".

همین جستار در ایران گلوبال

نظرات

پست‌های پرطرفدار